راز گل سرخ .....*** | ||
|
جان غمگین ، تن سوزان ، دل شیدا دارم خــوب ِ مــن ، تا وسوسه یِ دوستت دارم هایِ دروغینِ آدمها مرا با خود نبرد
آنکه می رود فقط می رود ولی آنکه می ماند درد می کشد ، غصه می خورد ، بغض می کند ، اشک می ریزد و تمام اینها روحش را به آتش می کشد و در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت آرام آرام خاکستر می شود …
من ماندم و حلقه طنابی در مشت با رفتن تو به زندگی کردم پشت
بودنت را دوست دارم
وقتی مرا در بر میگیری ?
کنارم بخوابو به دورم بتابو از این لب بنوشو چو تشنه که آبو
خدا دوست دارد لبی را ببوسد نه آن لب که از ترس دوزخ بپوسد خدا دوست دارد من و تو بخندیم
نه در جاهلیت بپوسیم بگندیم بخواب آرام پیش من لبت را بر لبم بگذار مرا لمسم کن و دل را به این عاشق ترین بسپار بخواب آرام پیش من منی که بی تو میمیرم لبت را بر لبم بگذار که جان تازه میگیرم ![]() ? |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |